روزهای بهاری
توی پست قبلی ننوشتم که توی ایام عید حتی یه لحظه بیکار نبودم که عکس اختصاصی از آوا جونم بگیرم حتی تا لحظه تحویل سال نو من ومهمانام مشغول کار و........بودیم
ولی خداییش در لحظه ی تحویل سال نو همه دوستام رو بخاطر داشتم حتی تویی که داری این مطلب میخونی دوست خوبم
نتونستم که یه عکس از لحظه تحویل سال نو از دخملی بگیرم ولی از آجی شقایقش خواستم چندتا ازش عکس بگیره تا توی وبلاگش بزارم که عکسهای اولیه در سال 93 رو هم به یادگار بزاریم ولی مث اینکه این عکسها خیلی هنری شدن ولی خوب چاره ای هم نیست مجبوریم!!!!!!! توی این بی عکسی غنیمته والله.............................
الهی من قربون این ژستهات بشموقتی که یکمی آرایشش بکنی اونقد رام میشه
میبینی توروخدا هرکاری بهش بگن انجام میده این بچه
این عکست رو قربون فدات بشم الهی
وقتی به زور میخنده نتیجه ش میشه این
این عکسها مال قبل از عیده که عمو امین(دوست بابایی) همراه با زهرا جون اومده بودن خونه ی ما
نگاه کن تورو خدا خنده هاشون از هزارتا فحش بدتره
خوووووووووووووولاصه اینکه ببخشین از هفت سین وعکسهای بسیار خبری نیست من شکارچی لحظه ی خوبی نیستم