آوای من،عشق من،ماه منآوای من،عشق من،ماه من، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره
طاهای من،عمرمنطاهای من،عمرمن، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه سن داره

دخترم آوا

گذر ایام

1392/9/27 13:47
1,363 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا تنها نگذار دلی را که تنها پناهش تویی

سلام دوستای گلم وهمراهان همیشگی ام

بازم مث دفعات قبل وقبل تر نت ما شارژش تموم شده بود و در انتظار بودیم

وشما نیز با دلگرمیها و سرزدنهاتون امید وامیدهارو در دلمون تازه تر کردین ومن

از

 

تک تک عزیزانی که چه با کامنت وچه بی کامنت اومدن وخوشحالمون کردن

تشکر میکنم

واینروزها مانیز بیکار ننشسته وبارها وبارها آوایی رو به دندان پزشکی جهت

ترمیم دندانهای به اصطلاح گذشته ی خودمان کرم خورده بردیم

اینکار تقریبا یک ماه طول کشید چون آوا خانومی خسته میشدن وخودمم هم

دیگه طاقت نداشتم ببینم داره اذیت میشه البته خدارو شکر هم دکترش خوب

بودو هم آوا جون همکاری لازم رو میکرد تا کار بدون هیچ مشکلی روال عادی

خودش رو طی بکنه

در این میان خاله مهوش  و آجی شقایق همیشه در کنار ما به  دنداپزشکی

میومدن که از همینجا هم از خاله

مهوش وآجی شقایق تشکر میکنم وهم از خانم دکتر که بسیار بسیار خوش

اخلاق ومهربون بودن تشکر میکنم 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (111)

سحر
26 آذر 92 20:35
ای جونم آفرین دختر خوب خاله که همکاری کردی مژده جون دلم برات تنگ شده بود میومدم میدیدم آپ نکردی دلم برات تنگ شده بود مرسی که بهم سر میزنی خانومی دوستت دارم فراوون
مامان امیرحسین
26 آذر 92 21:24
سلام عزیزم خوبی آوا جونی خوبه؟ مرسی در نبودمونم بهمون سر میزنی عزیزدلم من چندروزی نبودم به خاطر سرما خوردگی خودم و امیر
میم مثه محیا
26 آذر 92 23:09
وای عزیزم آخه کی دندون درآوردی،کی کارت ب دندونپزشکی کشید... خدا کنه دندونای دایمیش محکم و سالم بمونن
میم مثه محیا
26 آذر 92 23:09
دلمون حسابی واست تنگ شده بود خوشحالم ک برگشتی،اینروزا جات خیلی خالی بود
میم مثه محیا
26 آذر 92 23:10
دست آجیهای گل درد نکنه
مامان الناز
26 آذر 92 23:38
سلام عزیزم نبودی از این طرفها خوبی خوشی اوا جونم خوبه از طرف من ببوسش
مامان لي لي
27 آذر 92 3:54
پشت هر کوه بلند ، سبزه زاريست پر از ياد خدا و در آن باغ کسي ميخواند که خدا هست دگر غصه چرا ؟ آرزو دارم خورشيد رهايت نکند و غم غصه هرگز صدايت نکند .
مامان لي لي
27 آذر 92 3:55
اي جان فداي دخملي بشم كه رفته دندانپزشكي
مامان لي لي
27 آذر 92 3:56
مرسي از خاله مهوش و شقايق جون و خانم دكتر
سارا مامان اهورا
27 آذر 92 9:59
سلام عزیزم.خودت و آوا جونم خوبین؟ آخی عزیزم از الان دچار دندون درد و درگیر دندون پزشکی رفتن شده؟ انشاالله که آخرین بار باشه که راهش به دندون پزشکی و دکتر میافته
فریده
27 آذر 92 12:58
دلمون برات تنگ شده بود چه خوب که برگشتی
مادر منتظر
27 آذر 92 13:57
سلام مژده جون عزیز و مهربونم , مامانی خوب آوا جونم خوبم گلم , تو خوبی؟ چقدر خوشحالم که بازم اینجا میبینمت عزیزمممممم. ذوق زده شدم دیدم اومدی . آوای گلم خوبه؟ کار دندوناش تموم شد؟ قربونت برم که اینقدر منتظر فاطمه جونی هستی . به نظر خود تو , چی بزارم نام کاربری رو خوبه عزیزممممممممممم؟ فربونت برم , فضول یعنی چی , تو به ما لطف داری , دیگه نگیا اینو گل خوبم. خیلی دوستتتتتتتتت دارم. دلتنگت بودم . ممنون اومدی پیم عزیزم. آوا جونمو ببوسسسسسسس.
مامان فاطمه
27 آذر 92 17:06
ای جونم آفرین به این دخمل خوشگل که با مامانی و خانم دکتر همکاری کرده و مامانی رو اذیت نکرده... قربونت برم خاله که انقده ماهی خواهری پس عکسای آوایی کو؟؟؟
مادر منتظر
27 آذر 92 17:22
سلام دوست گل و نازنینم مژده جونم عزیزم بابت ظهر معذرت میخوام. تا همین الان نتم قطع بود و نتونستم بیام. ببخش من رو که یه دفعه قطع شد , هر کاری کردم هم وصل نشد . بعد فهمیدم کلا نت قطعه . قربونت برم , یه وفت از من ناراحت نشده باشی . اونقدر ناراحتم خودم که یه دفعه ای قطع شد. بازم معذرت میخوام. خیلی دوستتتتتتتتتتت دارممممممممممممم. قربونت برم .فدای مهربونیات. تو خیلی ماهی دوست خوبم.
مامان ستاره
27 آذر 92 19:15
سلام دوست خوب و مهربونم ... ممنون خدا رو شکر خیلی بهترم و از اینکه دوستان با وفایی مث شما دارم خیلی خوشحالم .... ولی راضی به زحمتتون نیستم ... خیلی شرمنده ام کردی عزیز ذلم ... آواای گلم رو ببوس و بیا عکس کوچولویی منو ببین ...رمز همون قبلی ولی برای احتیاط واست تو خصوصی میزارم گلم
مامان ستاره
27 آذر 92 23:58
الان میزارم ببین دوباره پاک می کنم.... فقط پیام بزار دیدم تا من پاکش کنم
مامان لي لي
28 آذر 92 4:53
حضورم رابر صفحه دلت تیک بزن!
من حاضرم؛
حتی تمام این روزها ک توغایبی..
مادر منتظر
28 آذر 92 14:16
عزیزم نظر قبلیم رو میخواستم خصوصی باشه ولی یادم رفت تیکش رو بزنم. اگه صلاح دونستی تاییدش نکن نازنین من . دوستت دارمممممممممممم. آوا جونم رو ببوس.
عاطفه مامان الای
28 آذر 92 14:46
سلام عزیزم امروز تولدته؟ ولی اینجا اشار ه ای نکردی عزیزم تبریک میگم الهی 120 سال عمر کنی گلم ما دوست داریم حتما گرفتار بوده وفکرش مغشوش بوده وگرنه یادش نمیرفت دختر گلتو میبوسم
مادر منتظر
28 آذر 92 17:02
سلام مژده جون خوب و نازنینم , مامانی گل آوایی نازم خوبم عزیز دلم . گلم , من تا ساعت 2 پای سیستم بودم و منتظرت بودم عزیزم , پیغامی توی نینی گپ ندیدم اصلا از تو گلم , ببخش من رو دوست مهربونم , من دیدم که آنلاینی ولی هیچ پیغامی نمیاد ازت و من هم فکر کردم که هنوز کار داری و نیومدی و نیستی نازنینم , معذرت میخوام اگه پیغام دادی و بیجواب مونده عزیز دلم , من اصلا هیچ پیغامی ندیدم عزیزم , شرمنده ام . گلم , من شنبه قراره برم سونوگرافی و بعد هم برم تا خانوم دکتر برام نوبت بزنه , خدا کنه که این بار وقت دقیقی رو مشخص کنه برای سزارینم عزیزم . برای سلامتی فاطمه جونی و اینکه توی سونوگرافی همه چیز رو به راه باشه , دعا یادت نره دوست جونی خوشگلممممممممم. خیلیییییییییییی دوستت دارمممممممممممممممممممممم دوست مهربونم .
معصومه
28 آذر 92 17:55
سلام عزیز دلم قربونت برم چند وقته نمیتونستم بیام وبلاگت .... نمیدونم چرا حرصم میاد.منم انقدر اومدم از رو رفت و امروز بلاخره باز کرد و من تونستم ببینم چه خبره....قربون شکلت برم از من که ناراحت نیستی چند وقته نیومدم؟بخدا تقصیره من نیستانشاللله که حال آوایی هم خوبه؟دندوناش چی بهتر شدن؟/////یه ماچ آبدار بکن از طرف من آوایی رو بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مامان ستاره
28 آذر 92 19:46
خیلی لطف داری عزیزم وگرنه همچین تعریفی ندارم گلم ...
مادر منتظر
28 آذر 92 21:01
سلام مامانی گل و نازنین آوایی نازم مژده جوووووووووووووووووووووووووونممممممممممم امروز تولدت بوده ؟ چراااااااااااااااااااااااا نگفتی اگه واقعا تولدت بوده نازنینم. گلم تولدت مبارکککککککککککککککککککککککک . انشااالله 120 ساله بشی و همیشه خوشبخت باشی دوست جونی من . خیلی دوستت دارمممممممممممممم. تولد تولد تولدت مبارکککککککککککککککککککک.
مادر منتظر
28 آذر 92 21:07
امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام ، که آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست.
سارا مامان اهورا
29 آذر 92 9:35
عزیزم خواستم برای عکسهای آوا جونم نظر بذارم ولی جایی برای نظر دادن نبود اینجا میذارم واااااااااای مامانی دلمون ترکید برای دیدن عکس جدید از آوا جون خیلی ناز شدی خانوم خوشگله
سارا مامان اهورا
29 آذر 92 9:35
میان همهمه برگهای پاییزی فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی روزهای آخر پاییزتان پر از خش خش آرزوهای قشنگ پیشاپیش یلدا مبارک
سحر
29 آذر 92 12:22
ای جوووووووووووووووووونم ماشالا عزیز خاله ایشالا همیشه شاد وسلامت باشی کارت به دکتر نیفته... مژده جونم دلم واسه دیدن عکسای جدید اوا پر میکشید مرسی
مادر منتظر
29 آذر 92 12:37
سلام مامانی نازنین و گل آوایی خوشگلم واییییییییییییییییییییییییی بالاخره عکسهای جدید آوا خوشگله رسییییییییییییییید . آوا جونم با مامانی همکاری کن که زود به زود ازت عکس بگیره و برامون بزاره , آخه دلمون برات تنگ میشه. مژده جونم دوباره تولدت رو تبریکککککککک میگم . مبارک باشه. انشاالله تولد 120 سالگیت , اون هم در کنار خونواده خوب و مهربونت و کسانی که دوستشون داری. کاش زودتررررررررررررررررر گفته بودی تولدته دخترررررررررررررررررررر. شاد باش دوست خوشگلم , دوست ندارم ناراحتی و بی حوصلگیت رو ببینم نازنینم . میدونم بعضی وفتها روزگار بر وفق مراد نیست و آدم بی دلیل دمق میشه ولی سعی کن با این حالت مبارزه کنی گلم. به چیزهای خوب زندگیت فکر کن و انرژی مثبت بگیر .
معصومه
29 آذر 92 12:44
یلداتون مبارک عشق های من آواییی جون و مامان جونییییییییییییش
مامان ستاره
29 آذر 92 12:52
سلام عزیز دلم ... خوبی ... من دیگه نمیام وب آخه یکی اومده نظر گذاشته هر چی از دهنش در اومده گفته آخرشم میگه اگه نکشی کنار ویروسسیت میکنم من نمی دونم این کیه که این قدر مریضه اسم هم نذاشته من دیگه نمیام حلالم کن دوست خوبم ... دلم برات خیلی تنگ میشه اینقدر ناراحتم همینو کپی میکنم به بقیه و دیگه حوصله نوشتن ندارم ... دوستت دارم بوس
سحر
29 آذر 92 13:45
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .
مامان مانلی
29 آذر 92 14:28
سلام خانومی چقدر این خانومی شیطون بلا شده
میم مثه محیا
29 آذر 92 17:16
چشم بد دور باشه از آوای گلم ک ماشالله خووووووووووووشگل و نازه
میم مثه محیا
29 آذر 92 17:24
میگما مژده جون،آوا بدجوری از کوره در میره هاااا
میم مثه محیا
29 آذر 92 17:25
انشالله هیچوقت دیگه گذرش ب دندون پزشکی نخوره و دندوناش همیشه سالم باشن
مامان ریحان
29 آذر 92 22:07
سلام خیلی خوبه که همکاری کرده ، یعنی خیلی اوضاع دندوناش وخیم بوده ؟ چون دندونهای شیری هستن میفتادن دیگه ریحانم دندون های ردیف بالاش خیلی بدجوره هم فاصله دارن هم بخاطر قطره آهن سیاه شدن ، دکیش گفت دست نزنیم چون میفتن دیگه شما هم بقیه شو بپر اون وری
مامان ریحان
29 آذر 92 22:20
کامنت خصوصیم اومد ، یه لحظه نتم قطع شد
مامان لي لي
30 آذر 92 2:40
یک ترانہ مےتواند لحظہ اے را تغییر دهد . . . یک ایده مےتواند دنیایے را عوض کند . . . یک قدم مےتواند سفرے را آغاز کند . . . اما یک دعا مےتواند حتے ناممکن را ممکن کند . . . زیرا ضامنش خداست . . . بضمانت او دعايتان مےکنم تا ھیچ سنگے در راھتان نباشدو تا ابدشاد باشيد . . .يلداي زيباتون مبارك
مامان لي لي
30 آذر 92 2:41
خواهر چرا پست بالايي نظر نداره؟؟؟؟؟؟ ناز دختري رو قربون شم با اون خنده هاش
مامان گلشيد
30 آذر 92 9:05
هواي فاصله سرد است من از كلاف دلم برايت خيال گرم مي بافم يلدا مبارك
(زهره)مامان فاطمه
30 آذر 92 10:08
عزیز دلم. دندونای دخملی چشون بوده مامانی .ایشااله که همیشه هم خودش هم دندوناش سالم باشن یلدات مبارک عزیزم
سارا مامان اهورا
30 آذر 92 12:32
امشب برایت اینگونه دعا میکنم خدایا...... بجز خودت به دیگری واگذارش مکن تویی پروردگار او پس قرار ده بینیازی در نفسش یقین در دلش اخلاص در کردارش روشنی در دیده اش بصیرت در قلبش و روزی پر برکت در زندگیش پیشاپیش یلدا مبارک
فریده
30 آذر 92 12:56
عزیزم چه عکسای قشنگی . دخترمون یا می رقصه یا محجبه می شه به قول معروف یا زنگی زنگ یا رومی روم .
ღمامان على اكبرღ
30 آذر 92 13:37
سلام به مامان گلی حالتون خوبه؟آوجونم خوبه؟ آخی عزیزم دندان پزشکی رفته خانم خانوما...بازم خداروشکر که همکاری کرده البته آواخانم بزرگ شده مامانش رو اذیت نمیکنه. براآوایی و مامان گلش راستی خصوصیت رو چک کن
فریده
30 آذر 92 14:01
هندونه بیار قاچ کنم لپتو بیار ماچ کنم . هوررررررررررررررررا یلدا مبارک.
مامان محیا(ارام جانم)
30 آذر 92 15:07
یک ترانہ مےتواند لحظہ اے را تغییر دهد . . . یک ایده مےتواند دنیایے را عوض کند . . . یک قدم مےتواند سفرے را آغاز کند . . . اما یک دعا مےتواند حتے ناممکن را ممکن کند . . . زیرا ضامنش خداست . . . بضمانت او دعايتان مےکنم تا ھیچ سنگے در راھتان نباشدو تا ابدشاد باشيد . . .يلداي زيباتون مبارك .خیلی وقته لینکتون کردم
مامان فاطمه
30 آذر 92 16:10
بـــه مامانی بالاخره عکسای آوایی رو گذاشتن!!!! قربونت برم خاله که تو این سن مجبور شدی بری دندونپزشکی مامانی چرا پست بالایی نظردهی نداره؟؟؟؟ قربون دخملی باحجاب.. دوست دارم خواهری مهربونم
میترا
30 آذر 92 16:30
شب ولادت میترا ،الهه ی مهر بر آن شویم همانند پیشینیاناهریمن وجودمان را مغلوب ساخته تا روشنایی مهر و محبت در دلمان جوانه زند و بذر عشق ودوستی طولانی ترین شب سال را منور کند.. یلدا مبارک
مادر منتظر
30 آذر 92 18:45
در بلندترین شب سال , آرزوی من , بهترین آرزوها برای توست . شب یلدا مبارککککککک.
توت فرنگی (مامان علیرضا)
30 آذر 92 19:11
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم عکسهای آوا هم خیلی ناز شده نمی دونم چرا نشد پست بالا نظر بدم دلتنگتم همیشه آشمونم خدا رو شکر خوب از آب در اومد با راهنمایی های تو
مامان ماهان
30 آذر 92 23:08
شب یلداست؛ شبى که در آن انار محبت دانه مى شود و سرخى عشق و عاطفه، نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما؛ شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود.
نیلوفر/مامانه روژینا
1 دی 92 3:50
سلام عزیزم.مرسی که به وبلاگ دخملی اومدی وبراش یادگاری گذاشتی. از اشنایی باهاتون خوشحالم. ماشالله دختر نازی دارید خدا براتون حفظش کنه. اگه مایل به تبادل لینک بودی بهم خبر بده عزیزم. اوا جونو ببوس
مامان لي لي
1 دی 92 5:27
از صداي گذر آب چنان میفهمی........تندتر از آب روان.......عمر گران ميگذرد... زندگي را نفسی ارزش غم خوردن نيست‎‎ ... از خدا خواسته ام در شب یلدا و از آن روز به بعد ؛
آنقدر شاد شوی ؛ که ندانی غم چيست‎ ‎...
مادر منتظر
1 دی 92 11:38
سلاااااااااااااااااام مژده جون خوب و مهربونم , مامانی گل و ناز آوای خوشگلم عزیز دلم خوبی؟ حال و احوالت چطوره؟ بهتر شدی از لحاظ روحی؟ درد دل و کمرت چطوره گلم؟ عزیزم ببخش که دیروز نتونستم بیام و پاسخ کامنتت رو بدم , دیروز و دیشب درگیر دکتر بودم و حسابی فکرم مشغول بود , پعد از دکتر هم تا دیروقت خونه مادرشوهرم بودم , باسخ کامنتت رو توی وبلاگم گذاشتم ولی دیگه فرصتی پیدا نکردم که بیام پیشت گلم . بازم من رو ببخش بابت کوتاهیم نازنینم . عزیزم دیشب رفتم دکتر , خداروشکر همه چی خوب بود , فاطمه کوچولو 2500 گرم وزنش بود تا دیروز , دکتر گفت که همون آخر هفته 36 هستم و گفت که دو تا تاریخی که زده مشکلی نیست , گفت که زایمانم همون 2 هفته دیگه است ولی روز دقیقی برام مشخص نکرد دوباره و گفت که چند روز مونده به زایمانت تاریخ دقیق مشخص میکنم ولی همون نیمه های دی رو در نظر بگیر. درسته که دوباره تاریخ دقیقش رو نداد ولی از اینکه مشکلی نبود و فاطمه جونی سالم بود خوشحال شدم خیلی . ممنونم از دعاهایی که برای من و فاطمه کردی گلم . واقعا ماه و خوش قلبی و هر چی بگم از خوبیهات کمه دوست خوب من . ممنونم که همیشه جویای حالمی با اینکه میدونم خودت کلی دلمشغولی داری نازنینم . آوای خوشگلم چطوره؟ خوبه ؟ ببوسش از طرف من . خیلی دوستتون دارمممممممممممممممممممم.
مادر منتظر
1 دی 92 12:32
بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است . آندره مصورا
مامان ماهان
1 دی 92 13:54
خصوصي
میم مثه محیا
1 دی 92 22:30
هرگز برای عاشق شدن به دنبال باران و بابونه نباش گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
مامان الناز
2 دی 92 3:50
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند. یلدا مبارک
پریسا و پارسا
2 دی 92 19:34
سلام. جقدر آوا جان خوشگله. انشاالله در پناه ایزد منان و سایه پدر و مادر بزرگ سالم باشد.
مامان لي لي
2 دی 92 21:59
سلام خوبي خواهري ما خوبيم امروز به خاطر مراسم داييم بهشت زهرا بوديم و الان هم جسمي هم روحي داغونم خواهر
مامان لي لي
2 دی 92 22:00
من و اوايي بد نيستيم... خداروشكر.... تو و اوايي چه طورين؟
مامان ریحان
3 دی 92 11:59
سلام او له له قالب وبشو نیگاه مبارک باشه هستیم زیر سایه ات عزیزم بیا اونوریییییییییییییییییی
مامان لي لي
3 دی 92 14:57
گاهي در شتاب زندگي گوشه اي بايست و بگو خدايا ميدانم كه هستي...!
مامان لي لي
3 دی 92 14:58
قالب جديد مباركككككك
توت فرنگی (مامان علیرضا)
3 دی 92 22:23
سلام عزیز دلم خوبی خوشگلم الان تازه تونستم نظر بدم الهی قربونت برم دلم برت یه ذره شده بیا دیگه باهم حرف بزنیم راستی سایت negash.ir قابی های جدیدی داره دوست داشتی اونجا هم سر بزن برای تو و آوای عزیزم
مامان امیرحسین
3 دی 92 23:02
سلام عزیزم خوبید اوا خوبه نیستی نمیگی دلمون برات تنگ میشه؟
معصومه
4 دی 92 21:06
خونه نو مبارک قالب نووووووووو مبارک
مامان لي لي
4 دی 92 21:32
به سلامتی خودمون ک خوبیم... ولی همه فکر میکنن خوبی از خودشونه...!!!دوستت دارم دوست و خواهر خوبِ من
مامان لي لي
4 دی 92 21:32
به به چه تغيير تحولات أساسي و زيباييي
مامان ماهان
4 دی 92 23:13
سلام قالبت عاليه عزيزم مباركه حالتون خوبه الهي فدات بشم از فردا با شور و نشاط قبل ميام پيشتون خيلي عاشقتم عزيزم دوست دارم
مادر منتظر
5 دی 92 11:49
سلام مژده جون خوب و مهربونم , مامانی نازنین و گل آوایی خوشگلم عزیز دلم کجایی؟ چرا اینقدر کم پیدایی؟ نکنه نتت قطع شده گل من ؟ از خودت بهم خبر بده , نگرانت شدم , آخه هیچ وقت اینقدر بیخبر نمیرفتی عزیز دلم. نت ما هم ممکنه قطع بشه ولی چه روزی نمیدونم ؛ فقط میدونم همین روزهاست وقتش. عزیز دلم امیدوارم هر جا هستی خوب و خوش باشی. دل درد و کمر دردت خوب شد گلم ؟ انشاالله که همیشه سالم و سلامت باشی نازنینم. خیلییییییییییییییییییی دلم برات تنگ شده مهربونم. دوستتتتتتتتتتتتتتتون دارم .
مامان لي لي
5 دی 92 14:07
مراقب باش به چه كسي اعتماد ميكني، "شيطان" هم يه زماني "فرشته" بود...
مامان لي لي
5 دی 92 14:11
عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم يه دونه اي و بسسسس....... من و اوايي خداروشكر خوبيم، تو و گل دختري چه طور؟؟ وقت عمل بابارو براي يكشنبه پيش رو انداختيم خواهر، انشالله كه به خوبي ميره و مياد ........ دلممممممممممممممممممممم برات لك زده بود ببخش نتونستم بت زنگ بزنم امير سوخته بود و درگير بيمارستان و........ بودم شديد فعلاً كه اب تاول ها رو خالي كردن و پانسمان كردن امروز هم دوباره براي چك و تعويض پانسمان بايد بريم
مامان لي لي
5 دی 92 15:39
يه موتوري تصادف كرده بوده امير و همسايه ها ميرن كمك كه بلندش كنن نگو باكش سوراخ بوده و موتور اتيش ميگيره.... راكب كه ٨٠٪ سوخته چندنفر ديگم سوختن اميرم دست و پا و صورت و ....... سوخته و تاول هاي گندهههههه، خلاصه خواهر برديمش بيمارستان سوختگي روبروي بيمارستان خاتم الأنبياء و تاول هاش رو ابش رو خالي كردن و شست شو و پانسمان و........ گفتن سه هفته اي بايد پانسمان مدام عوض شه و ......... خداروشكر گفتن اگر مراقبت درست باشه جاشون نميمونه
مامان لي لي
5 دی 92 15:44
آخ گفتي به خدا اين قالب هم معضلي شده ...... منم از قالب هاي تكراري متنفرم.......كلاً نظر من اينه كه هرچيزي يه دونه اش قشنگه حالا قالب يا ........ الآني جالب شده ..... منم خيلي دنبال قالب گشتم چيز جالبي نيست يا به قول تو به بلاگفا نميخوره و..... اينم كه پيدا كردم بد نيست دوستش دارم........ مثلاً دوستت دارم ها كه از بالآي وب مي اومد رو خيلي دوستش داشتم اما بعد كه ديدم زياد شد و....... پاكش كردم ....... آخه من دوست دارم چه خوبِ وب چه بد كپي نباشه خواهر......... اون قالب ديشبي خيلي تيره بود الآني خوبه....
مامان لي لي
5 دی 92 15:45
تو كه با اوايييييييبببببييييييييييي يه دونه ايد و بسسسسسسسسسسس
ღمامان على اكبرღ
5 دی 92 18:45
سلام دوست خوبم خوبی؟آواخانم چطوره؟ چه خبرا؟چی کارمیکنن تواین سرما؟ما که قندیل بستیم مواظب خودتون باشین صورت ماه آواجونم رو ببوس
مامان لي لي
6 دی 92 15:47
عزيز دلمي يه دونه اي دردونه اي
مامان ستاره
6 دی 92 20:37
سلام عزیز دلم ... قربونت عزیزم ... فدای دل مهربونت بشم من.. آوای من خوبه .... والا یه دو هفته ای میشه سرما خوردم ولی سرفه هام قطع نمیشه ... منم دلم خیلی براتون تنگ شده عزیزم ... دوستت دارم بوس
مامان ماهان
6 دی 92 22:12
من با هر بهانه ای این روزها می بارم با هر برگ که از شاخه فرو می افتد،با هر پرنده ای که میخواند،هر قطره بارانی که میبارد و هر نسیم خنکی که به صورتم می وزد زنده میشوم و امیدوارتر که خدا هنوز از بشر ناامید نشده است. بالاخره خلاصه شدیم در چند خط نوشته و خاطره ای مبهم و چند حرف عامیانه..... دیدی آخرش ساعت خواب ماند و کودکی هایمان دزدیده شد؟؟!! و ما خورشید را گم کردیم در خواب ورق پاره های بی خط از دست رفتیم. کدام واژه را ضمیمه رفاقتمان کنم تا بتوانم دوستیمان را وصف کنم ... ؟؟!!! اما من قبل از تو تمام شده ام .دیگر قلم هم توان نوشتن حرفهایم را ندارد. حرفهایم را به سکوت میسپارم شاید این سکوت بتواند زیباتر حرفهایم را بگوید. ......................باز هم ...................... تقديم به مژده عزيزم
مامان گلشيد
7 دی 92 8:36
سلام عزيزم خوبي پست بالايي كه نظر نداشت خودتم كه خيلي وقته كم پيدايي معلومه حسابي سرت شلوغه ها آره ؟ ديگه تحويل نميگريا؟ اميدوارم هميشه خوب و خوش باشي هر جا كه هستي در پناه خدا روزهات به شادي بگذرن
توت فرنگی (مامان علیرضا)
7 دی 92 11:38
سلام عزیزم قربونت برم خوبی من شدم فعلا خانم گرفتار دوروزه درگیر کارهای پدر شوهرمو مادرشوهرم بودیم چند روزم که باید پیششون باشیم الان یه سر زدم خونه باز باید برم کی برگردم با خداست
مادر منتظر
7 دی 92 14:39
سلام مژده جون عزیز دلم , مامانی خوب و مهربون آوایی گلم عزیز دلم خوبی ؟ آوای خوشگلم خوبه ؟ عزیزم خدارو شکر نتمون قطع نشد و فعلا هم قطع نخواهد شد به امید خدا , این چند روزی که نبودم من رو ببخش , خیلی کمر درد داشتم و اصلا نمیتونستم بشینم پای کامپیوتر , امروز کمی بهترم ولی هنوزم درد دارم , خون دماغ هم شدم امروز , از صبح درگیر همین خون دماغم بودم , کمی قطع میشه ولی میاد , این چند روزه هم , باید کارهای عقب اقتاده زایمانم رو انجام میدادم و وسایل فاطمه و خودم رو آماده میکردم , با وجود کمردرد کارها رو انجام دادم و خرید رفتم و امروز هم کلی کار داشتم و خریدامو جابه جا کردم و کلی وایتکش کاری و این چیزها , ببخش اگه دیر اومدم پیشت , میدونم که درکم میکنی مهربونم . هنوز مامانم اینا نیومدن گلم , دوشنبه شب راه میفتن اونطور که گفتن , خلاصه اینکه به زودی یه پست جدید راجع به این چند روز میزارم , همه دوستام شاکی شدن از نبودنم و نگران شدن , ولی خوب چه کنم , منم دست تنهام با کلی کار و با کلی درد توی دل و کمرم و همه اعضای بدنم . بازم خوبه شوهرم هست که کمکم کنه , اگه اون هم از این بیخیالها بود باید یکی میزدم توی سر خودم یکی هم دوباره توی سر خودم . عزیزمممممممممممممم خیلی دوستت دارم. من هرگز تورو و محبتهات رو فراموش نمیکنم نازننیم . چشم مژده جونم , تنبلی رو میزارم کنار و میام پیشتتتتتتتتتتتتت گل من. تو هم من رو از یادت نبر که دلگرمی من هستی عزیزم . دوستت دارمممممممممممممممممم مهربونم. این آوای جیگرم رو ببوسسسسسسسسسسسسسسس.
مامان ریحان
8 دی 92 1:09
سلام من اومدمممممممممممممم خوبی ؟ چه خبرا ؟ خوش می گذره ؟ حالا من سرم شلوغه شما چرا دیر به دیر آپ می کنی؟
مامان ریحان
8 دی 92 1:10
قالبت خیلی خوشگلههههههههههههه
مامان فهیمه
8 دی 92 7:33
سلام عزیزم خوبی سلامتی آوای گلم خوبه انشالله واقعا ببخشید که من دیگه سر نمیزنم کلا تعطیلش کردم دلم براتون تنگ شده بود خوشحال شدم عکسای جدید خوشگل خانومو دیدم هرجا هستید شاد و سلامت باشید انشالله
(زهره)مامان فاطمه
8 دی 92 15:58
سلام عزیزم با دو پست جدید در خدمتت هستم
مامان لي لي
8 دی 92 16:31
خصوصي عشقممممممممممم
مامان لي لي
8 دی 92 21:55
رفیق روزهای قشنگم! یه هفته از زمستونم رفت.سردت شدخبرم کن تا برات بسوزم... بهانه های دنیا تورو از یادم نمیبره،من تورو تو قلبم دارم نه تو دنیا . . زمستونت پر برف لبت پر خنده باد .
مامان ماهان
8 دی 92 22:02
سلام من ني ني گپ منتظرم تو رو خدا بيا
مامان لي لي
9 دی 92 11:25
سلام مهربونِ من..... خوبي؟؟ دخمل جيگر من خوبه؟؟ خواهر ديروز براي أولين بار به آوايي ماهي دادم واي خواهر نميدونم چرا بچه انقدر بي قراري كرد شب فكر كنم مال دلش بود تا صبح كه اومدم شركت طفل معصوم پنج دقيقه ام چشم روهم نذاشت بهش قطره ي دل درد دادم و مدام شكم و كمرش و ماليدم اما فايده نداشت دست و پام و گم كرده بودم فرخنده گفت تازه خوابيده به نظرت چش بود خواهر؟؟؟
مامان لي لي
9 دی 92 11:26
عاشقتتتتتتتتم خواهر خوبم تو و دخترت تنها عزيزايي هستين كه دلم ميخواست كنارم باشين و تنها ارزوم ديدن روي ماهتون از نزديكه
مامان لي لي
9 دی 92 11:27
الاهي من فدات شم مهربونم با اون دعاي قشنگت
میترا
9 دی 92 15:53
مامان فاطمه
9 دی 92 16:15
سلام مامانی بی معرفت!!!!خوبی؟کجایی که بهمون سر نمی زنی؟چرا هی قالب عوض می کنی؟؟؟؟آوایی خوبه؟منتظر پست جدیدت هستیم
میترا
9 دی 92 19:12
خانمی خصوصی
سارا مامان اهورا
10 دی 92 8:56
عززززززززززززززیزم خیلی لطف کردی که اومدی و سالگرد ازدواجمو تبریک گفتی عاشقتونم
سارا مامان اهورا
10 دی 92 9:16
عزیزم گفته بودی سالگرد ازدواجمون رو تبریک گفتی ولی نیستش تو پست اهورای فوتبالیست تبریک گفتی نه قسمت سالگرد ازدواجمون به این خاطر ندیدیش
مامان لي لي
10 دی 92 16:05
سلام عزيزم خوبي؟؟ اوايي خوبه؟؟ دلتنگتوننننننننننننننننننن بودم شديد ببوس نازدخترم و
مامان لي لي
10 دی 92 16:16
خصوصي خواهرم
مامان لي لي
11 دی 92 0:34
دلم تنگ است...
پرواز ميخواهم؛ 
تا كجايش را نميدانم؟ 
از زمين بيزارم...
مامان لي لي
11 دی 92 0:39
سلام خواهرم الان جنازه ام امروز روز خسته كننده و اعصاب خورد كن و ...... داشتم مفصل تو پست بعدي توضيح ميدم خواهر ......... خيلي دوستت دارم عزيزميييييييييييي
مامان لي لي
11 دی 92 0:41
قربون اون تجزيه تحليلت خواهر .......... واقعاً ....... برم تابلوش و بكشم بنويسم لبخند اوا تحت نظر خاله مژده جووووووووون
مامان لي لي
11 دی 92 0:42
پس يه خواههههههههههههههر به عشق مژده ي عزيزتر از جونم
مامان لي لي
11 دی 92 1:40
خصوصي آجي
مامان لي لي
11 دی 92 1:43
هوارتا خصوصي خواهر
مامان لي لي
11 دی 92 1:45
توأم همه ي دنياي منيييييييييييييييي خواهر
مامان ریحان
11 دی 92 12:27
سلام خوبی عزیزم ؟ ادامه اش خصوصی
سارا مامان اهورا
11 دی 92 12:44
دعا میکنم.... در آخرین روزهای صفر حسین خریدار اشکهایتان پیامبر مشکل گشای غمهایتان غریب مدینه شفاعت خواهتان خورشید طوس ضامن دعاهایتان ومهدی فاطمه سایبان دلتان باشد آمین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم آوا می باشد