آوای من،عشق من،ماه منآوای من،عشق من،ماه من، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
طاهای من،عمرمنطاهای من،عمرمن، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

دخترم آوا

روزهای پاییزی

1392/6/20 14:13
365 بازدید
اشتراک گذاری

تنهایی وهم انگیزی خونه رو فراگرفته و غیر از صدای مرغ عشق همسایه پایینی چیزی به گوش نمیرسه خونه حسابی خلوت آوا و بابایی با هم رفتن بیرون و من هم از تنهایی خسته شدم و اومدم توی وب ببینم چه خبره .خداروشکر دیگه کم کم  هوا داره رو به خنکی میره  ومنتظر پاییز میشنیم آوا از همین الان داره برنامه ریزی میکنه واسه تولدش که چی بخرم و چیکار کنم و کجا تولد بگیرم وخاله نسرین چی بخره و.خاله مهوش چی بخره .................حسابی داره به خاله هاش  گوشزد میکنه که منم دارم میرم مردسه واسم کیف چرخی باربی بخرین الهی قربون مردسه رفتنت بشم

شعر پاییز, شعر درباره پاییز, شعر پاییز اخوان ثالث,

کاش چون پاییز بودم (فروغ فرخ زاد)
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
آفتاب دیدگانم سرد می شد,
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,
وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,
شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
در شرار آتش دردی نهانی.
نغمه ی من ...
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
کاش چون پاییز بودم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

زهرا مامان حنانه
21 شهریور 92 8:35
سلام
آوا جون ماشالله شما چقدر نازیییییی
مامانی آوا جون خدا برات حفظش کنه ممنون که به وبلاگ حنانه اومدین از لینکتونم ممنون شما هم لینک شدین


ممنونم خاله جون
مامان امیرعلی
21 شهریور 92 9:12
سلام
ممنونم از دعوتت عزیزم...
ماشالا چه دخمل نازی داری...
خدا حفظش کنه... آوا یکی از اسمایِ مورد علاقۀ منه
تو پست بالا نمیدونم چرا نمیشه نظر داد...
منم سیزدهم دنیا اومدم...
از حالا تبلدت ممالک خاله جون
الهی صدساله شی....
نه.. صدوبیست ساله شی...
لینک میشی آوا جون...

مرسی خاله جون ازلطفت

مادر منتظر
21 شهریور 92 12:06
سلام مامانی مهربون آوا جون
ممنون به وبلاگ ما اومدی عزیزم و ممنون که برای فاطمه جونی من دعا میکنی.

منم به وبلاگ شما میام و توی پست (گشتی بر خاطرات گذشته ام )دو نظر هم برات گذاشته بودم خانومی.

سعی میکنم بیشتر بهتون سر بزنم.
بازم منتظرت هستم . حتما به دیدنمون بیا . خوشحالم میکنی
باشه حتماعزیزم خوشحالم کردی

آوا جون خوشگل رو ببوس . ماشاالله عکسی که ازش به تازگی گذاشتی توی پست ثابت خیلی نازه


معصومه
21 شهریور 92 16:47
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
خدا حفظش کنه از هر آسیبی ان شالله
میشه دعا کنی دامن منم سبز بشه؟


سلام عزیزم از اینکه پیش ما اومدی ممنون و مرا لایق خواندن دعا دانستی تشکر
ای خدای بزرگ به حق ناله های دل زهرا به شکنجه های قلب حسین آرزوی معصومه جان برآورده بشه آمین
معصومه
22 شهریور 92 21:00
خوشحالم کردی گلم آوا جونو ببوس


عزیزم بازم بیا پیشم خوشحال میشم
الهام مامان محیا
23 شهریور 92 13:02


فکر کنم نظر قبلی آدرس نذاشته بودم .اره؟




سلام مامان محیا جون اولین باریه که واسم کامنت گذاشتی گلم ولی من شمارو قبلا لینک کردم


مادر منتظر
23 شهریور 92 17:21
سلام آوا جون خوشگل و مامانی خوبش



چطورین ؟ خوبین؟



آوا خانوم ما چطورن؟ امسال مردسه میری خانومی؟ موفق باشی انشاالله.



مامانی اونقدر خسته کردی آوا جونو که اینطوری خوابش برده . راست میگفته بچه که خسته شده دیگه غر نمیزده که .






آوا جونو ببوس از طرف فاطمه جونی








سلام خاله جونم مرسی نه خاله جون مردسه برام زوده قافله رو دیدم هوس سفر کردم هزار هزار بوس واسه نی نی گلی

میم مثه محیا
25 شهریور 92 0:32
آخییی نازی چ شیرین خوابیده یه باغ گل تقدیم شما
ساراكوچولو
28 شهریور 92 9:38
سلام مامان آواجون ...ماشالله به آواجون عزيزم...ممنون بخاطرراهنمايي اسهال البته فكركنم منظورشما ازدارويي گياهي شايد گل بوسه در شهرماباشه آخه مازيادگياهان بخ زبان فارسي نميشناسيم وسعي ميكنم امتحانش كنم...راستي ماشالله به هنرخياطي شما منم خيلي وقتهدلم ميخواد امتحان كنم ولي ميترسم پارچه خراب كنم بخدازورم مياد اين همه پول بابت لباس بدم...اما ميرم وامتحان ميكنم..هميشه بهم سربزنيم خوشحال ميشم


سلام مامان گل سارا جونم خواهش میکنم اون دارو رو نمیدونم به زبانهای دیگه چطوره ولی یه گیاه گل زرد با طعم خیلی تلخ که حتما باید با شکر آسیاب بشه ولی به تلخیش میارزه چون ردخور نداره وخیلی زود رفع عفونت روده میشه حتی من با چندتا دکتر که مشورت کردم این دارو رو تایید کردن.واسه لباس دوختن هم نه مهارت میخواد ونه پول زیاد من لباسای آوایی رو دیگه حداکثر با 14 تا15 درست کردم بازم بیا پیشمون خوشحال میشیم سارا جونم ببوس

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم آوا می باشد